Saturday, November 22, 2008

Eshgh



‏‎عشق
اما اگر او تو را نخواهد؟ گریه کنان میروم پی‌ کارم.دوست داشتن یک طرفه میشود، اما به ضرب تهدید نمی‌شود، و این آان چیزیست که سلاطین میخواهند،مردم آنها را به پرستند،آنها از مردم بیزار باشند.من نه سلطان ادبم ،نه سلطان عسل، اگر نخواهد، و بدانم که هرگز نخواهد خواست،گریه کنان، کوله بارم را بر میدارم و میروم، فقط همین.( کتاب؛یک عاشقانهٔ آرام)چه ترسی‌ بر تر از این زن باشی‌ و عاشق،و عشق در زندگیت روی تاقچه خاک بخوره و کهنه شه!؟عشق رو باید هر روز تازه کرد،،،،و نگذاشت، به عادت دوست داشتن تبدیل شود.من هنوز جوانتر از آن‌ام که عاشق نباشم.با تو بودن،همیشه پر معناستبی‌ تو روحم گرفته و تنهاستبا تو یه کاسه آب،یک دریاستبی‌ تو،دردم، به وسعت صحراستبا تو بودن همیشه پر معناستبا تو آسان هزار کار خطیربا تو ممکن جهاد با تقدیربی‌ تو، با غم، برهنه همچو کویربا تو یک غنچه، دشتی از گلهستبا تو بودن همیشه پر معناستای تو، تعریف ناپذیر ترینبی‌ تو، من، کوچک و حقیر ترین

ارسال شده در جمعه، ۱ آذر ۱۳۸٧ - ساعت ۱٢:۱٩ ‎ق.ظ - نظرات

No comments: