Tuesday, December 2, 2008
in ham az majidi
> > انتقاد مجيد مجيدي> شب گذشته در نشست نقد و بررسي فيلم> «آواز> گنجشکها» مجيد مجيدي گفت:> متأسفانه چند روز پيش، برنامه> مستندي در> تلويزيون ديدم که پيرزني را نشان> ميداد که به واسطه خانهاي که> در سفر> استاني به او داده بودند، بلند> بلند دعاگوي مسئولان بود؛ آن هم> براي رسيدن> به بديهيترين حقش! چرا ما> بايد به گونهاي رفتار کنيم که> کرامت انساني> را جلوي تلويزيون به حراج> بگذاريم؟> مجيدي ادامه داد: ما شيعه> اميرالمؤمنين (ع)> هستيم که حتي حاضر نبودند کسي> بداند به چه کسي کمک ميکنند.> حال چرا بايد به> جايي برسيم که آبروي مردم> را براي كمترين کاري که برايشان> کردهايم و> حقشان هم بوده است، هزينه> کنيم؟ چرا در فرهنگ غني ما، بايد> امروز به> جايي برسيم که وقتي حقوق اوليه> انسانها را به آنها ميدهيم،> عزت و> کرامتشان را حراج کنيم؟> از نگاه من، انسان شريفتر از آن> است که> بخواهيم او را با دو کيسه برنج> زير پاي بگذاريم.> کارگردان فيلم آواز گنجشکها> گفت: در يکي از> شبهاي زمستان رفتگري را> ديدم که مشغول جارو کردن خيابان> بود و من پس> از اينکه ماشين را پارک> کردم، به دلم افتاد که پولي هم به> او بدهم. اول> کمي دودل> بودم و تنبلي> کردم، اما سرانجام پول را برداشتم> و خيلي> محترمانه و دوستانه به طرفش> گرفتم، خيلي هم احساس خوب بودن> ميکردم و در> عوالم فرشتهها سير> ميکردم(!!) اما ديدم که به سختي> تلاش دارد> دستکشش را که به دستش هم> چسبيده بود دربياورد و بعد پول را> بگيرد.> اصرار کردم که چرا نميگيري> گفت: «بي ادبي ميشود، اين دست> خداست که به من> پول ميدهد.» خدا شاهد است> آن شب تا صبح نتوانستم بخوابم.> مجيدي تأکيد کرد: از ديد خدا اين> گونه نيست که> شأن و منزلت انسانها بر> مبناي جايگاه اجتماعيشان تعيين> شود. خيلي> وقتها خداوند به واسطه> همين> بندگان مخلص، شر و بلا را از سر> ميليونها> انسان دور ميکند و احترام به> همين آدمها كمترين حقوقي است که> برايشان> ميتوان متصور بود. چگونه اين> کرامتهاي انساني را ما به حراج> ميگذاريم؟> من وقتي به کشورهاي ديگر> ميروم و ميزان احترام را در آنجا> به انسانها> ميبينم، ياد حرف دکتر> شريعتي بزرگ ميافتم که ميگفت> در سفر به> کشور کفر مسلمان نديدم اما> اسلام را ديدم و در اينجا مسلمان> زياد ديدم> اما اسلام را نديدم.> اين کارگردان نامآشناي سينماي> ايران تأکيد> کرد: ما مدعي همه اين ارزشها> بوديم، اما امروز به کجا> ميرويم؟ چرا مايي> که ادعاي اين را داشتيم که بر> بستر فرهنگ شيعي حرکت ميکنيم،> به چنين> وضعيتي رسيدهايم؟> وي در ادامه خاطرنشان کرد: به نظر> من، يکي از> اصليترين دلايلش سقوط> اخلاقي است؛ زماني در فرهنگ ما> بدترين چيزها> دروغ و غيبت بود، اما امروز> ببينيد چه شده که دروغ گفتن> برايمان مثل نقل و> نبات شده است، همه اهل ريا> شدهاند و همينها خطر اصلي و> عامل انحطاط> جامعه ماست. ما باور داريم که> لقمه حرام، نسلي را به باد> ميدهد، اما امروز> لقمه حرام امر کاملاً طبيعي> شده است و حتي در بانکهاي ما> کاملاً عادي> رواج دارد. ما در> گام نخست> بايد زيرساختهاي معرفتي و اخلاقي> جامعه را> بالا ببريم.> مجيدي گفت: همين ديشب تلويزيون> روستايي را> نشان ميداد که مردم هنگام> نماز کارها را ترک ميکردند و درب> منازل را> باز ميگذاشتند و بدون نگراني> سراغ نماز ميرفتند. يکي از اهالي> ميگفت: ما> با قرآن و شعاير ديني> روستايمان را بيمه کردهايم؛> اينجا کسي با> کسي بد نيست، کسي دعوا> نميکند، کسي از کسي بدش> نميآيد. اين مدينه> فاضلهاي است که ما> ميخواستيم و خوشبختانه هم گمان> ميکنم> آنجا، جايي بود که هنوز پاي> مسئولي به آنجا نرسيده> استhasEML = false;
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment